۱۳۸۷ آبان ۲, پنجشنبه

ناجور منم...

به بستر مي‌روم. من يك همجنسگرا هستم.
به خواب مي‌روم. همجنسگرايي را در خواب مي‌بينم.
بيدار مي‌شوم. به خودم مي‌گويم: صبح بخير همجنسگرا!
سيگار كه مي‌كشم از خودم مي‌پرسم آيا با ژست ِ يك همجنسگرا سيگار مي‌كشم؟!
و غذا كه مي‌خورم هم.
و راه كه مي‌روم هم... و در ميانه‌ي رقصيدن هم...
بله من همجنسگرا هستم.
اما ديگر از اين خط كشي جنسي خسته شده‌ام. مي‌خواهم همجنسگرايي را از خودآگاهم بيرون كنم به سمت ناخودآگاه. نيازي نيست كه همه‌ي انسانيتم را از پشت صافي همجنسگرايي نگاه كنم.
آرزوي من رسيدن به جامعه‌اي است كه در آن ديگران را ،و پيش ازديگران خود را، با گرايش جنسي تعريف نكنيم. به انسان مهر بورزيم، با انسان آميزش كنيم و به انسان عاشق شويم جداي اينكه به جنسيتش فكر كنيم... .
راه دراز رسيدنش ، به گمان من نوشتن است. آنقدر نوشتن از همجنسگرايي كه عادي شود همه چيز. براي خودم. براي دوستان همجنسگرايم و براي جامعه‌ي سر راست ِ جنسي. اين صفحه با اين اميد به راه افتاده.

ناجور واژه‌اي است كه داريوش آشوري به جاي queer پيشنهاد داده. در جنسيت جور وجود ندارد. همه ناجوريم حتا آن‌هايي كه به هنجار‌هاي جنسي سنت و مذهب و حكومت تن داده‌اند و خود را جور فرض كرده‌اند...

و من هم ناجورم... .

۴ نظر:

  1. gh0rb00net man ke eddeaa mik0nam 1j000rim mishe 101m0red daram ke bendaazam r00 k00le naakh0daagaaham**
    man 1zanam
    shayad az lahaze ejtemaee 1pele ashenaatar az t0 basham
    ama
    han00z nemid00nam aadi sh0dam
    yaa
    aslan sh0dam
    ?!

    پاسخحذف
  2. برای اینکه از آخر شروع کردم به خوندنت(از اونجا که نوشتی میشل عزیز...)پس باید به اول بیام و بخونمت
    این از اول
    ناجور رو کلمه مناسبی نمی دونم اما اسم خوبی برای وبلاگ هست و دلیل بوجود اومدن وبلاگت بسیار ستودنی
    مبارک باشد

    پاسخحذف
  3. بنویس
    تو بنویس
    من هم میخونم

    پاسخحذف