آب کمرم را هورت می کشم از کف دست مادرم در می زند. قورت می دهم پایین: بله؟ - ناهار حاضره! قرمه سبزی امروز مزه ی بچه هایم را می دهد؛ که به دنیا نمی آیند...
این کات سریع و قاطع مورد پسند هیچکاک نخواهد بود اگر زمان ساخت "طناب"نوشته بودی پست رو.اشکالی که نداره برگردیم و خودمون رو توی اون وضعیت بذاریم.فرانسوی ها خودشون رو دوباره با یه نظریه نشون دادند.تکلیف زمانی که برای در اومدن آب از کمر صرف شد تا زمانی که آب رو روی کف دست می بینیم پس چی می شه؟چرا که نه ؟استفاده از یک مونتاژ تداومی و یک پلان سکانس تا هر کی می آد و می خونه به ارزش آب پی ببره. حالا مادر درست وقتی که جنس زن از اکتیویته افتاد.آب هورت کشیده شد.اینجا دیگه اگه زنی بیاد بعدش زیاد مشوش کننده نیست و چه انتخابی بهتر از مادر که آرامش بخش هم هست گویا.
برای aaاسم اون درخت ها اقاقیا است... همون مزه رو می ده چون من گل اونا رو هم خوردم بچه گی... برای مجید: مگه باردار نشدن معضله؟ و برای خرمگس: گاهی روایت کلاسیک حوصله ی من رو سر می بره... گاهی فرار کردن ازش خوبه به خصوص الان که دیگه هر شکل غیر کلاسیک هم در جایگاه خودش کلاسیک به حساب می آد
تازه می شه هر غذا رو با مزه بچه های یکی امتحان کرد. مثلا ماکارونی با ...
پاسخحذفلوبیا پولو با اسپرم. سبزی پلو با . . .
پاسخحذفچند تا بچه می شد؟ هفتاد میلیون ؟ میلیارد ؟ یادم نیست. این بچه ها اگه بخوان بشن " من " همون طعم قرمه سبزی شون خوشمزه تره.
پاسخحذفاین کات سریع و قاطع مورد پسند هیچکاک نخواهد بود اگر زمان ساخت "طناب"نوشته بودی پست رو.اشکالی که نداره برگردیم و خودمون رو توی اون وضعیت بذاریم.فرانسوی ها خودشون رو دوباره با یه نظریه نشون دادند.تکلیف زمانی که برای در اومدن آب از کمر صرف شد تا زمانی که آب رو روی کف دست می بینیم پس چی می شه؟چرا که نه ؟استفاده از یک مونتاژ تداومی و یک پلان سکانس تا هر کی می آد و می خونه به ارزش آب پی ببره.
پاسخحذفحالا مادر درست وقتی که جنس زن از اکتیویته افتاد.آب هورت کشیده شد.اینجا دیگه اگه زنی بیاد بعدش زیاد مشوش کننده نیست و چه انتخابی بهتر از مادر که آرامش بخش هم هست گویا.
معضل ِ باردار نشدن...
پاسخحذفمن که اینجوری میخونمت.
ممممممم... مزشو نچشيدم...ولي بوشو دوس دارم... بوي اين درختايي رو ميده که توبهار شکوفه هاشون ميريزه زمين... نميدونم چيه اسمشون... تو مدرسمون بود کلي... فک کنم مدرسمون قبلن دخترونه بوده!
پاسخحذفخوش به حال میلیون ها دختر و پسر که به جای عذاب مایه لذت اند ...
پاسخحذفسلام
برای aaاسم اون درخت ها اقاقیا است... همون مزه رو می ده چون من گل اونا رو هم خوردم بچه گی...
پاسخحذفبرای مجید: مگه باردار نشدن معضله؟
و برای خرمگس: گاهی روایت کلاسیک حوصله ی من رو سر می بره... گاهی فرار کردن ازش خوبه به خصوص الان که دیگه هر شکل غیر کلاسیک هم در جایگاه خودش کلاسیک به حساب می آد
به اشتباه خودم پی بردم...همیشه فکر می کردم روایت "طناب"کلاسیک نبوده.
پاسخحذفاما من هیچ وقت حس نکردم دارم بچههام رومیخورم، حس میکنم دارم یه قسمت از خودمو میخورم، یک قسمت زنده! حس خوبیه
پاسخحذف