1. برمیگشتیم خانه. ماه با ماشین ما مسابقه میداد و همیشه میبرد. من به پدرم میگفتم تندتر برود. پشت سر مادرم مینشستم همیشه که نیمرخ پدرم را ببینم.
تا بپیچیم به خیابان فرعیای که خانهی ما در آن بود، همان جایی که ماه از ادامهی مسابقه انصراف میداد، من یادم میافتاد که باید خودم را به خواب بزنم.
چشمهایم را میبستم و میرسیدیم خانه.
پدرم میدید که خوابم برده. در ِ حیاط را میبست؛ بغلم میکرد... مادر و برادرم رفته بودند توو.
کمتر از یک دقیقه من و پدرم در حیاط تنها بودیم.
من در آغوش او.
2. در ميان عكسهای خانوادگی، من تنها يك عكس دو نفره با پدرم دارم؛ روز به دنيا آمدن، پيچيده در ملافههای سفيد.
من آن موجود نحيف ميان ملافهها را من نمیدانم. چون خود ِ يك روزهاش هم تصوري از من ندارد... .
من با پدرم عكس دونفره ندارم.
هميشه مزاحمي از جنس برادر يا مادر هست.
3. نگاه ِ كسی كه دو سال از زندگیام را هدرش دادم به نگاه پدرم مانند بود.
دو سال از زندگيام را براي نگاه پدرم هدر دادم.
چيزي هدر ندادهام... .
4. چه باید کرد؟ **
* عقدهی اورست پیشنهاد من برای گيها است؛ برای آنچه در پسرهای استریت عقدهی اودیپ و در دخترهای استریت عقدهی الکترا نامیده میشود. اورست برادر الكتر، پسر كليتمنسترا و آگاممنون است كه به دستور آپولون و تحريك خواهر تاوان خون پدر را از مادر میگيرد. اين نام گذاری اگر به اندازهی اوديپ با موضوع تناسب نداشته باشد دست كم از الكتر متناسبتر است.
** اورست/ نمايشنامهی دوم از تريلوژي اورستيا/ آيسخولوس
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دو ماه پیش که دوستم علی پدرش مرد
پاسخ دادنحذفمن به او غبطه خوردم
در این صورت دوسال به نظر من کم هم بوده اگه واقعن نگاهش شبیه نگاه پدرت بوده. (در ضمن من آدمیم که می گم دو ماه زیاده...)
پاسخ دادنحذفراستی مطمئنی اسم برادر الکترا اورست بود؟! فکر نکنما. اما کلن کشف این عقده کار بسیار جالبی به نظرم اومد. آفرین.
اوه خوشحالم که یه ادبیات یونانی خون پیدا کردم.
پاسخ دادنحذفمن افلاطون زیاد خوندم. مخصوصاً فایدروس و ضیافت رو خیلی دوس دارم.
داداش اون لینک فاروق رو هم عوض کن بذار sharhesadr.blogspot.com
پاسخ دادنحذفامان از این مخابرات!
آره اسمش هست اورست... به هر حال شخصيت مهمتريه از الكتر...شايد اورستس شنيده باشي كه اون ِس ويژگي اسم هاي يونانيه كه ممكنه اگه متن از فرانسوي يا انگلييس ترجمه شده باشده حذف شده باشه... خود ترلوژي هم اسمش اورستيا است ديگه... .
پاسخ دادنحذفمن ایرانیم و از اونجا که یک ایرانی تا هموطن دیگه اش یه کار جدید می کنه اونهم همون کار رو تقلید می کنه پس:
پاسخ دادنحذفبرای گی ها من عقده سیزیف رو پیشنهاد می کنم
اوه
همین الان چون ایرانیم و ایرانیها بلافاصله برای خودنمایی کردن یه چیز اضافه تر هم به کار قبلیشون اضافه می کنن پس:
عقده گودو رو هم بد نمی دونم
"باشه"
پاسخ دادنحذف..هميشه مزاحم هست!
هميشه خودش نيست..
بوش هست،
نگاهش هست،
حتي انداره ش هم هست..
"باشه"
پاسخ دادنحذفبه قدر همه ي شخصيت هاي خلق شده و نشده عقده هست..
خوشحالم که تو پيداش کردي!
کاش وقت ام کم نياد به وقتي که دنبالشم..
دو تا نکته، نه سه تا توی نوشته ات بود: این که خیلی از گی ها با پدر مشکل دارن و من این رو توی یه پیوستار دیدم توی دوستام که یکی شون نفرت داره یکی شون هیچ حسی نداره، یکی شون هم فقط دوست نیست وگرنه مشکل آن چنانی نداره. ... این که دوست قبلی تو چشماش شبیه چشم های پدر تو بوده، شاید نگاه اش. گیج شدم واقعا. نمی تونم این رو بفهمم. ... ای کاش در مورد شخصیت اورست کمی بیشتر توضیح می دادی و وجه تسمیه ی اون برای عقده ی گی ها. ... بوس
پاسخ دادنحذفحمید پرنیان
حمید جان
پاسخ دادنحذفحتا همون عقده¬ی اودیپ و الکتر هم درباره¬ی همه¬ی پسرها و دخترها درست از آب در نمی¬آد. من هم پسرهای استریت زیادی می¬شناسم که نسبت به مادرشون بی¬تفاوتن و دخترهایی که حتا با پدرشون دشمنن... .
این یک نظر کلی توو روانشناسیه و طبیعیه که صد در صد نیست.
ویژگی اورست اینه که پسریه که به خاطر پدر، مادرکشی کرده و از همون داستانی گرفته شده که عقده الکتر رو از رووش نام¬گذاری کرده¬ن. (الکتر خواهر ِ اورسته که اورست رو به انتقام گیری از مادر تشویق می¬کنه)
من هم نمی¬گم عقده¬ی اورست در همه¬ی گی¬ها وجود داره... اما دست کم در خیلی¬ها هست. و چون برای ِ من (که پسرم و گی) نمی¬تونه عقده¬ی اودیپ یا الکتر نام بگیره، بهتر می¬دونم که این نام رو پیشنهاد بدم... .
و برای این که سوء تفاهم به وجود نیاد باید توضیح بدم که منظور من اصلا این نیست که این عقده¬ی اورست دلیل گی شدن من و امثال منه... بلکه گی بودن منه که باعث شده به جای عقده¬ی اودیپ (که در مورد پسرهای استریت صادقه) عقده¬ی اورست شخصیت و زندگی و عشقم رو شکل بده یا دست کم تحت تاثیر قرار بده... .
به نظر من گی بودن بر عقده¬ی اورست پیشین (مقدم) ـه.
مرسی برای توضیح ات. ... حالا باید بگردیم یه دونه دیگه واسه لزبین ها پیدا کنیم :) ... بوس
پاسخ دادنحذفحمید پرنیان
لب
پاسخ دادنحذفDo not ever regret what made you smile ...
پاسخ دادنحذفسلام
راستی یادم رفت بگویم
پاسخ دادنحذفاین جمله را جایی خوانده بودم که یادم نیست ... خدا پدر گوینده اش را بیامرزد اما چه خوش گفت ...
مجددا سلام
I have suggested that a man's masculinity is judged via the means he
پاسخ دادنحذفuses to interact with the world, rather than the outcome of those
means. This intervention attempts to alter the "yardstick" of
masculinity from a child's focus upon the external results, to an adult's
internal set of standards and priorities. Although the boy had no choice
other than to measure himself by the arbitrary standards and
circumstances around him, as a man, he is free to develop his own
"measuring stick."